کارشناس حیات وحش: اینکه صرفا یوزها را کنار هم قرار دادند و از روی شانس جفت گیری کردند تکثیر در اسارت حساب نمیشود. در واقع خط اصلی در این ماجرا گم شده است که همان پلن جایگزین برای یوزها است که اگر جمعیت وحشی به صورت ناگهانی آسیب جدی دید، کل جمعیت یوز از بین نرود. شرایط کنونی تکثیر هیچ شباهتی به جایی که این پروژه قرار بود باشد
زیست بوم/منصوره محمدی: اولین تجریه نگهداری و حفاظت از نخستین یوز متولد شده در اسارت، پیروز از زمان تولد تا زمان مرگ، یکی از پرحاشیهترین پروژههای حفاظتی در ایران بوده است. از نحوه نگهداری پیروز و خواهرهایش گرفته که به گفته کارشناسان به دلیل شرایط نامناسب نگهداری و مصرف نامناسب شیر در چند روز اول جان خود را از دست دادند تا مرگ پیروز که بنابر نقطه نظرهای متفاوت مطرح شده، به دلیل تزریق اشتباه دارو جان خود را از دست داده است.
در حالی که رئیس سازمان محیط زیست از استفاده ابزاری و سیاسی از پیروز سخن گفت و اعلام کرد که تمام امکانات کشور برای پیروز استفاده شد، اما چند ماه قبل معاون او، حسن اکبری، در توضیح دلیل انتقال پیروز به توران گفته بود نگهداری از پیروز در پردیسان برای سازمان محیط زیست هزینه و زحمت دارد. از طرفی منتقدین نیز سلبرتیسازی از پیروز را علت به حاشیه رفتن نگهداری از او میدانستند. پس از مرگ پیروز نیز، رئیس کمیسیون محیط زیست مجلس از برگزاری نشست ویژهای برای بررسی دلایل مرگ او خبر داد. شرایطی که نشان میداد حاشیهها بر متن غلبه کردهاند و نقاط ضعف و قوت پروژه تکثیر در اسارت به خوبی بیان نشد و مورد تحلیلهای کارشناسی قرار نگرفت.
تلاش منقطع در نگهداری از پیروز
مرتضی پورمیرزای، کارشناس حیات وحش معتقد است در ماجرای پیروز باید به دو نکته مهم و اساسی توجه کرد. او در گفت و گو با
زیست بوم میگوید: شرایط پیروز نشان دهنده نبود هیچگونه برنامه مدیریتی بود. خیلیها به نحوه نگهداری پیروز انتقاد دارند که شبیه یک پت یا عروسک نگهداری شد اما این روش هم میتواند روش درستی باشد اگر برای آن برنامه داشته باشیم. یعنی اگر برای این روش که به آن انتقاد داریم، برنامه نداریم، برای هر روشی که برنامهای نداشته باشیم هم راه را اشتباه رفته ایم. در واقع پیروز قربانی هیچ برنامهای نداشتن شد.

او توضیح میدهد که پیروز چطور میتوانست برای حیات وحش در همین شرایط نیز سودآوری داشته باشد: ممکن است حیوانی در همین شرایط نگه داری شود و آنرا به یک سفیر تبدیل کنیم و براساس محبوبیتی که دارد اطلاعرسانی درباره حیات وحش انجام دهیم و از این راه کمکهایی هم برای حفاظت ایجاد شود اما پیروز معروف شد، ولی هیچ فایده دیگری نداشت و تلاشی برای اینکه از مزیتهای تولد در اسارت پیروز استفاده شود انجام نشد و در نهایت وقتی پیروز تلف شد، نوشتند که نسل یوز منقرض شد. این تفکر اشتباه از بیبرنامگی میآید و پیروز نقشی را ایفا میکرد که هیچ سناریویی برای آن وجود نداشت.
پورمیرزای با مثالی از کوشکی و نگهداری او در اسارت صحبتهای خود را ادامه میدهد: کوشکی ۱۶ سال در اسارت زنده ماند اما چه فایدهای برای حفاظت یوزپلنگ داشت؟ پیروز ۱۰ ماه زنده بود و میتوانست نقش آفرینی کند اما از کوشکی درس نگرفتیم، از پیروز درس نگرفتیم و این ماجرا ادامه پیدا میکند و تا زمانی که سازمان محیط زیست از این رفتار درس نگیرد هیچ چیزی اصلاح نمیشود.
این کارشناس حیات وحش نکته مهم دیگر در موضوع نگهداری از پیروز را تلاش منقطع و تکمیل نشده در نگهداری از پیروز میداند و ادامه میدهد: اینکه صرفا یوزها را کنار هم قرار دادند و از روی شانس جفت گیری کردند که تکثیر در اسارت حساب نمیشود. در واقع خط اصلی در این ماجرا گم شده است که همان پلن جایگزین برای یوزها است که اگر جمعیت وحشی به صورت ناگهانی آسیب جدی دید، کل جمعیت یوز از بین نرود. شرایط کنونی تکثیر هیچ شباهتی به جایی که این پروژه قرار بود باشد، ندارد و این به دلیل آن است که تلاشها ناکافی بود و تا این مسیر تا انتها ادامه داده نشد. وقتی برنامه و روندی را شروع میکنید باید به صورت کامل آنرا ادامه داد و نیمه کاره رها کردن کارها در نهایت میشود همینجایی که الان هستیم.
جفت گیری و زایمان پیروز بدون آینده نگری
پورمیرزای ادامه میدهد: سازمان محیط زیست تنها دنبال جفت گیری و زایمان بود و برنامهای برای آینده نداشت. که البته کار سختی نیست و از طرف کارشناسان به سازمان محیط زیست پیشنهاد داده شد و در دنیا نیز هزاران مثال از شرایط تکثیر در اسارت وجود داشت. از یک جایی از کارشناسان هم کمک نگرفتند و الان در جایی که هستیم هیچ چیزی معلوم نیست، نه معلوم است پروژه در چه شرایطی است و نه معلوم است چه اتفاقی در حال رخ دادن است. وقتی شرایط شفاف گذشته را دیگر نداریم و فرایندها معلوم نیست نتایج خوبی به دنبال نخواهد داشت.
او در پایان میگوید: برای پیروز هیچ برنامهای وجود نداشت و پروژه تکثیر در اسارت و این ضعف سازمان محیط زیست است که نتوانست برنامه شفافی برای این پروژه ترتیب دهد و درست عمل نکردن به داشتههای موجود نیز مشکل دیگر است که امسال بدتر از سال قبل در حال رخ دادن است و غیرشفافتر و با بیدقتی بیشتر در حال رخ دادن است.