آمارهای رسمی حاکی از وجود بیش از ۱۰ هزار و ۸۰۰ گونه پرنده در جهان است، اما داستان ده گونه متفاوت است و بر زندگی ما تاثیر متفاوتی داشتهاند و زندگی ما را شکل دادهاند.
زیست بوم/منصوره محمدی: در طول تاریخ بشر، دنیای ما با پرندگان در اشتراک بوده است؛ ما پرندگان را شکار میکنیم، آنها را خانگی کردهایم، آنها را در ادیان خود میپرستیم و آنها در قلب ما و نمادی از برخی اسطورههای ما هستند. از پرندگان در ادبیات، موسیقی و هنر استفاده میشود و امروزه با وجود جدافتادگی نگران کنندهای که بین انسان و طبیعت ایجاد شده، ارتباط ما با پرندگان همچنان باقی است.
به گزارش گاردین، آمارهای رسمی حاکی از وجود بیش از ۱۰ هزار و ۸۰۰ گونه پرنده در جهان است، اما داستان ده گونه متفاوت است و بر زندگی ما تاثیر متفاوتی داشتهاند و زندگی ما را شکل دادهاند.
کلاغ سیاه
کلاغ سیاه، بزرگترین گونه در خانواده کلاغها است. این پرنده در قلب افسانههای خلقت و تاریخ اسطوره شناسی، از اولین تمدنها در آمریکای شمالی گرفته تا فرهنگ نورس ها و همچنین مردمان کوچ نشین سیبری، کلاغ سیاه حضور دارد. همچنین این اولین پرنده ای است که در کتاب مقدس ذکر شده است، زمانی که نوح یکی را از کشتی بیرون فرستاد تا دریابد که آیا سیل سرانجام پایان یافته است یا خیر اما این پرنده نتوانست برگردد.
زاغ هنوز هم در تاریخ اسطورهای ما حضور دارد؛ در سریال گیم آو ترونز، نویسنده سریال، زمانی که خواست پرنده ای را انتخاب کند که آینده را ببیند، کلاغ را انتخاب کرد.
کبوتر
زمانی که بشر از شکارچی بودن به سمت کشاورزی روی آورد، شروع به اهلی کردن برخی پرندگان کرد. یکی از این گونهها کبوتر سنگی بود که در ابتدا برای غذا پرورش داده شد اما بعدا به عنوان وسیله ارتباطی و ارسال نامهها مورد استفاده قرار گرفت. کبوترها در زمان دو جنگ جهانی با مبادله نامهها جان هزاران نفر را از مرگ نجات دادند و حتی مسیر برخی از درگیریها را تغییر دادند.
بوقلمون
پرندگان نه تنها منبع غذایی بودند، بلکه تغذیه معنوی و اجتماعی را نیز فراهم کردند. بدون حضور بوقلمون وحشی برای مهاجران اولیه اروپایی در قاره آمریکا، احتمالاً استعمار دنیای جدید هرگز به وقوع نمی پیوست. بوقامون همچنین به مرکز جشن های کریسمس در بریتانیا و اروپا و روز شکرگزاری در آمریکای شمالی تبدیل شد.
دودو
از رنسانس به بعد، اکتشاف و استعمار آغازگر جهانی شدن جهان امروزی بود. اما تلفاتی وجود داشت، معروفترین آن دودو، یکی از بستگان بزرگ کبوترها که در جزیره اقیانوسی موریس زندگی میکردند. این پرنده بدون پرواز نتوانست از تهاجم قرن هفدهم انسان ها و سگ ها، گربه ها، موش ها و میمون هایی که با خود آورده بودند جان سالم به در ببرد. در نهایت، دودو به نمادی از انقراض تبدیل شد.
فنچهای داروین
نقطه عطف ظهور علم زمانی بود که چارلز داروین در سال 1859 کتاب «منشأ گونه ها» را منتشر کرد. اگرچه گفته میشود که فنچهای داروین در جزایر گالاپاگوس «لحظه یورکا» را برای نظریه انقلابی داروین در مورد تکامل از طریق انتخاب طبیعی برای او فراهم کردهاند، اما در واقع او علاقه چندانی به این پرندگان نشان نمیدهد. مدت زیادی از مرگ او نگذشته بود که دانشمندان به اهمیت آنها پی بردند - آنها آشکار کردند که تکامل می تواند در مقیاس زمانی بسیار کوتاه تری از آنچه که قبلا تصور می شد رخ دهد.
باکلان گوآنای
اغلب تصور ما این بوده است که کشاورزی مدرن پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد، زمانی که کودهای شیمیایی به طور گسترده ای عملکرد محصولات را افزایش دادند. با این حال، یک قرن قبل از آن، فضولات برداشت شده از مستعمرات وسیع باکلان گوانای در سواحل آمریکای جنوبی، فسفات مورد نیاز برای رونق کشاورزی فشرده را فراهم می کرد. این امر چشم انداز آمریکای شمالی و اروپا را برای همیشه تغییر داد و به زوال حیات وحش در زمین های کشاورزی سرعت بخشید.
اگرت برفی
اگرت برفی یکی از گونههای قربانی صنعت مد و فشن است؛ پرهایش کلاه و لباسهای زنانه را زینت میداد و منجر به قتل مردان شجاعی شد که تلاش میکردند از پرندگان در برابر گردآورندهها محافظت کنند. زنان پیشگام در بریتانیا و آمریکای شمالی واکنشی را علیه این ظلم سازماندهی کردند. این امر منجر به تشکیل سازمانهای حفاظت از پرندگان شد که به موقع جان اگرت و سایر قربانیان را نجات دادند.
عقاب طاس
عقاب ها به صورت نمادین در یونان باستان، روم و سایر تمدن های اولیه استفاده و هم معنی با قدرت ملت ها و امپراتوری ها بودهاند. آنها همچنین بیش از هر پرنده دیگری بر روی پرچم ملیتهای سراسر جهان ظاهر می شوند. اما نازیها معنای آن را تغییر دادند و عقاب را به نماد تمامیتخواهی تبدیل کردند.
گنجشک درختی
داستان رئیس مائو در مبارزه با گنجشک درختی الهام بخش است، او با طبیعت درگیر شد و خود را به طبیعت باخت. مائو میلیونها گنجشک درختی را به دلیل خوردن دانه غلات نابود کرد و همین امر منجر به بروز قحطی وحشتناک و مرگ میلیونها نفر شدو بدترین فاجعه ساخته بشر در تاریخ رقم خورد. این اتفاق به دلیل نقش حمایتی گنجشک ها از محصولات زراعی رخ داد چرا که گنجشکها جمعیت حشرات، به ویژه ملخها را کنترل کرده بودند و آسیب پذیری محصولات زراعی را تحت کنترل خود داشتند.
پنگوئنهای امپراتور
سرنوشت پنگوئنهای امپراتور، تنها پرنده ای که در زمستان سخت قطب جنوب تولید مثل می کند، به نوعی سرنوشت همهی ماست. با توجه به تغییرات آب و هوایی به ویژه در قطب جنوب، سرنوشت آنها به نوعی تداعی کننده سرنوشت ما است، اگر بتوانند از این بحران جان سالم به در ببرند و زنده بمانند، شاید ما هم بتوانیم.