کد خبر: ۳۸۰۲۱
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۶
بیش از یک دهه است که صاحب نظران حوزه محیط زیست نسبت به تأثیرسیاست های توسعه کشور در قبال محیط زیست هشدار داده اند، اما هدف گذاری توسعه با هر شیوه و اتخاذ استراتژهای نادرست در خصوص پیشرفت و سازندگی، باعث شد مسئولان و مدیران ارشد کشور اعتنایی به این هشدارها ننمایند
حق مرادیزیست بوم/محمد حق‌مردای*: وضعیت محیط زیست کشور در برهه کنونی به گونه ای است که از آن با نام «بحران» یاد می کنند و این بدین معناست که ادامه وضعیت به شیوه کنونی امکان ناپذیر است و در صورت تداوم شرایط کنونی و عدم تغییر رویه ها و سیاست های کلی کشور در خصوص توسعه و محیط زیست، ادامه زندگی و کیفیت زیست در این سرزمین با مخاطرات و آسیب های جدی همراه خواهد بود.
بیش از یک دهه است که صاحب نظران حوزه محیط زیست نسبت به تأثیرسیاست های توسعه کشور در قبال محیط زیست هشدار داده اند و بحران های محیط زیستی در حوزه آب، انرژی، پسماند، آلودگی هوا، آلودگی خاک، تخریب زیستگاهها و تهدید تنوع زیستی و را قریب الوقوع می دانستند، اما هدف گذاری توسعه با هر شیوه و اتخاذ استراتژهای نادرست در خصوص پیشرفت و سازندگی، باعث شد مسئولان و مدیران ارشد کشور اعتنایی به این هشدارها ننمایند؛ اما پیش آمدن این بحرانها مانند بحران آب، ریزگردها، خشک شدن دریاچه ارومیه و بسیاری از تالاب ها و رودخانه ها، خشک شدن و نشست بسیاری از دشت های کشور به دلیل استحصال بی رویه آب، خشک شدن بخشی ازجنگلهای زاگرس، از بین رفتن تعداد و تنوع گونه های جانوری،  افت سطح آبهای زیر زمینی و ... به ناچار برنامه ریزان و مدیران کشوری را مجبور به پذیرش بحران منابع زیستی کشور کرد. اکنون بواسطه تحمیل این مشکلات و کتمان ناپذیری آنها، وضعیت محیط زیست به دغدغه ای برای مردم، مسئولین، رسانه ها و حوزه مدنی  تبدیل شده است و این می تواند سرآغازی برای یافتن راه حل  باشد.
ایران به دلیل میزان بارش سالیانه یک سوم میانگین جهانی و مناطق کویری گسترده، جزو کشورهای خشک محسوب می شود. نگاهی به گذشته تاریخی ایران نشان می دهد که آب همواره از مسائل جدی بوده است. در «تاریخ سیستان» آمده است که از قدیم سیستان دربند سه بند بود: بند ریگ، بند آب و بند مفسدان و کوروش هخامنشی نیز گفته است:خدایا این سرزمین را از دروغ، خشکسالی و دشمن محافظت کن. این نشان می دهد که این مشکلات در جامعه ایران وجود داشته است. اما مردم به شیوه های مختلف سازگاری با این وضعیت و فرهنگ استفاده از آب و منابع زیستی را آفریده بودند که از نمونه های آن می توان به حفر بیش از 30 هزار قنات، فرهنگ استفاده مجدد ازوسایل، صرفه جویی و احترام به نان و آب و خاک نام برد.
عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه در گفتگو با ژوبرسفیر فرانسه در زمان ناپلئون بناپارت این پرسش را مطرح می¬کند که چرا شما(غرب) به این سطح از پیشرفت دست یافته‌اید و ما(ایران) عقب مانده¬ایم. این پرسش "عباس میرزایی" که «چرا عقب مانده ایم» نشان از این است که ایران بیش از یک سده است در تب و تاب پیشرفت قرار گرفته است و پیدایش و استخراج نفت نیز این آرمان ترقی را سرعت بخشید. در تحلیلی ساده پول نفت  مدرنیته ایرانی را برونزا، وابسته و بدقواره ساخت که از مظاهرآن می توان به رشد بی رویه شهرنشینی و جمعیت، رشد مصرف گرایی و فشار بر منابع زیستی اشاره کرد؛ که نهایتاً تعادل و نظم سنتی جامعه را بر هم زد و مشکلات و ناهنجاریهای عدیده ای از جمله مسائل زیست محیطی را پدیدآورد.
سیاست ها و برنامه های توسعه در ایران فقط رشد اقتصادی را مدنظر قرار داده است و توسعه پایدار را لحاظ نکرده است. سیاست خودکفایی محصولات کشاورزی در سرزمین کم آب ایران، مشکلات جدی برای منابع زیستی بوجود آورده است.این در حالی است که اتفاقاً مزیت های نسبی ایران رفتن به سمت کسب و کارهای سبز، استحصال انرژی های نو، استفاده از اکوتوریسم و بوم گردی مسئولانه است. هم اکنون نیز سیاست های وزارت نیرو در خصوص مدیریت آب، مانند سدسازی های فراوان، نشان از جنون هیدرولیکی و شیدای سازندگی است. حدود50 سد در دست مطالعه، اجرا و بهره برداری در استان کردستان نمونه ای از این مسئله است.
پرسشی که مطرح می شود این است که چرا ما توان کاستن از هزینه های توسعه و جلوگیری از بحرانی شدن مسائل را نداریم. پاسخ این است که ما فرهنگ نقد و گفتگو نداریم و یا این فرهنگ در ایران ضعیف است. واقعیت این است که هنگام اجرای طرحهای توسعه ای و ساخت و سازها فقط به سراغ مهندسان، فن سالاران، بروکرات ها و دست اخر پیمانکاران می رویم و آنگاه که مسائل به وضعیت بحرانی می رسد، نهادهای علمی، فعالان مدنی و رسانه ها را فرامی خوانیم. در حالیکه از ابتدا و در هنگام تصمیم گیری باید بر سر آن به گفتگو می پرداختیم. گفتگو در جامعه ما یک امر پسینی و اجباری است نه امری پیشینی و انتخابی. ریشه مسئله این است که ما حتی نمی توانیم در مورد مسائل عاجل خود و مسائل آینده خود بنشینیم و باهم گفتگو کنیم. وقتی که صحبت کردن از مسائل زیست محیطی از جمله  کانی بل، بحران ارومیه و اعتراض های مردم به مسائل زیست محیطی، با محدودیت مواجه می شود؛ امید به یافتن راهکارهای درست مشکل می شود.
بنابراین لازم است اعتماد بین مردم و دولت تقویت شود و بر سر سیاست های محیط زیستی که به نوعی در حیطه اخلاق عملی می گنجد به تفاهم برسیم. بنابراین در این خصوص باید به سوی دمکراسی زیست محیطی حرکت نماییم. نقد و گفتگوی عمومی بر سر آب و دیگر مسائل محیط زیستی می تواند راهی برای گریز از مخاطرات زیست محیطی باشد.

*دکترای جامعه شناسی
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین