بحران دلار را میتوان یکشبه و با یک دستور کنترل کرد، اما حل بحران آب کار یک شب و یک دستور و یک نفر نیست و عزمی ملی میطلبد. آیا این عزم وجود دارد؟
زیست بوم/ امید بزرگحداد*: همهجا صحبت از گرانشدن دلار است. در شبکههای اجتماعی، عکس، کاریکاتور و طنزهای بسیاری منتشر شده و کار به جایی رسیده که در تاکسی، اتوبوس و مترو همه با حرارت درباره این گرانی حرف میزنند و تحلیل میکنند.
این نخستینبار نیست که این اتفاق رخ میدهد و پیش از این نیز گرانشدن دلار بازخوردهای بسیاری داشته است. میتوان درک کرد که مسائل اقتصادی برای عموم مردم اهمیت ویژهای دارد، حتی آنها که در تمام زندگیشان یک صددلاری را نیز لمس نکردهاند هم به این قافله پیوستهاند و نگران هستند.
آنها هم میدانند که تلاطم اقتصادی و گرانشدن یک ارز خارجی میتواند بر کوچکشدن سفرهشان اثر بگذارد. اما چرا جامعه اینهمه سریع و شدید به گرانشدن دلار واکنش نشان میدهد، اما هشدارهای علنی و آشکار درباره بحران آب را نمیبیند، نمیشنود یا جدی نمیگیرد؟
بدون دلار میشود زنده ماند، اما بدون آب چطور؟ اگر آب جیرهبندی شود، چند مشت دلار لازم است تا یک بطری از آن را گیر آورد و نوشید؟ آیا هنوز بخش بزرگی از جامعه باور نکرده است ما در حال تجربهکردن یک شکست اقلیمی بزرگ هستیم و بحران آب میتواند زیستن در این سرزمین را غیرممکن کند؟
اگر فرونشستهای متعدد زمین، خشکشدن تالابها، کمشدن آب پشت سدها، افزایش ریزگردها و... را باور نمیکنیم، استفاده روزافزون از پمپ آب در گوشهگوشه شهرها و کمشدن فشار آب در طبقات بالایی ساختمانها را هم نمیبینیم و باور نمیکنیم؟
رسانهها و فعالان اجتماعی در چند روز گذشته با دقتنظر بیمانندی افزایش لحظهبهلحظه قیمت دلار را پیگیری کردهاند، اما چرا کاهش آب این حساسیت را ایجاد نمیکند؟ تلخ و دردناک است، اما اگر این روزها در خیابان فردوسی تهران برای خریدن دلار عدهای صف بستند، دیر نیست که بسیاری از ما برای خریدن آب صف ببندیم. چرا این خطر را باور نمیکنیم؟ دلار زبان دارد و آب ندارد؟
بحران دلار را میتوان یکشبه و با یک دستور کنترل کرد، اما حل بحران آب کار یک شب و یک دستور و یک نفر نیست و عزمی ملی میطلبد. آیا این عزم وجود دارد؟
* رئیس پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
نگارنده به درستی به بحران آب اشاره داشته اند ولی از یاد برده اند که بعنوان یک متخصص آب چه کاری انجام داده اند؟ چه طرح یا پروژه ارزنده ای را با توجه به کسوت استاد تمام بودن دانشگاه تهران در زمینه بهبود وضعیت آب کشور ارایه داده اند؟ ایشان که رییس شان هم متخصص آب هستند! رییس رییس شان هم که با دغدغه آب به سازمان محیط زیست وارد شدند! چرا هنوز باید مسئله آب یک بحران جدی باشد؟
به نظر، این متخصصین دغدغه نان شان بیشتر از آب مردم باشد و فعلا که به سازمان حفاظت محیط زیست "آب" بسته اند که بوی تعفن فاضلاب آن تمام مملکت را برداشته است.
نگارنده دلواپس آب اگر برنامه هایی که در خصوص آب ارایه داده اند و یا دارند را چرا اعلام نمی کنند تا ما هم بدانیم؟ شاید ما هم قانع شدیم. ولی با رویه موجود اگر "خدای ناکرده" مثل وضعیت دلار عملکردشان در تمامی مسئولیتهایشان در داخل و خارج سازمان محیط زیست پیگیری شود، باید زودتر از اینها مسئولیت خودشان را رها می کردند و در آنطرف "آب" به خرج کردن "دلارها"یشان می پرداختند!
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
نگارنده به درستی به بحران آب اشاره داشته اند ولی از یاد برده اند که بعنوان یک متخصص آب چه کاری انجام داده اند؟ چه طرح یا پروژه ارزنده ای را با توجه به کسوت استاد تمام بودن دانشگاه تهران در زمینه بهبود وضعیت آب کشور ارایه داده اند؟ ایشان که رییس شان هم متخصص آب هستند! رییس رییس شان هم که با دغدغه آب به سازمان محیط زیست وارد شدند! چرا هنوز باید مسئله آب یک بحران جدی باشد؟
به نظر، این متخصصین دغدغه نان شان بیشتر از آب مردم باشد و فعلا که به سازمان حفاظت محیط زیست "آب" بسته اند که بوی تعفن فاضلاب آن تمام مملکت را برداشته است.
نگارنده دلواپس آب اگر برنامه هایی که در خصوص آب ارایه داده اند و یا دارند را چرا اعلام نمی کنند تا ما هم بدانیم؟ شاید ما هم قانع شدیم. ولی با رویه موجود اگر "خدای ناکرده" مثل وضعیت دلار عملکردشان در تمامی مسئولیتهایشان در داخل و خارج سازمان محیط زیست پیگیری شود، باید زودتر از اینها مسئولیت خودشان را رها می کردند و در آنطرف "آب" به خرج کردن "دلارها"یشان می پرداختند!
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
نگارنده به درستی به بحران آب اشاره داشته اند ولی از یاد برده اند که بعنوان یک متخصص آب چه کاری انجام داده اند؟ چه طرح یا پروژه ارزنده ای را با توجه به کسوت استاد تمام بودن دانشگاه تهران در زمینه بهبود وضعیت آب کشور ارایه داده اند؟ ایشان که رییس شان هم متخصص آب هستند! رییس رییس شان هم که با دغدغه آب به سازمان محیط زیست وارد شدند! چرا هنوز باید مسئله آب یک بحران جدی باشد؟
به نظر، این متخصصین دغدغه نان شان بیشتر از آب مردم باشد و فعلا که به سازمان حفاظت محیط زیست "آب" بسته اند که بوی تعفن فاضلاب آن تمام مملکت را برداشته است.
نگارنده دلواپس آب اگر برنامه هایی که در خصوص آب ارایه داده اند و یا دارند را چرا اعلام نمی کنند تا ما هم بدانیم؟ شاید ما هم قانع شدیم. ولی با رویه موجود اگر "خدای ناکرده" مثل وضعیت دلار عملکردشان در تمامی مسئولیتهایشان در داخل و خارج سازمان محیط زیست پیگیری شود، باید زودتر از اینها مسئولیت خودشان را رها می کردند و در آنطرف "آب" به خرج کردن "دلارها"یشان می پرداختند!
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
نگارنده به درستی به بحران آب اشاره داشته اند ولی از یاد برده اند که بعنوان یک متخصص آب چه کاری انجام داده اند؟ چه طرح یا پروژه ارزنده ای را با توجه به کسوت استاد تمام بودن دانشگاه تهران در زمینه بهبود وضعیت آب کشور ارایه داده اند؟ ایشان که رییس شان هم متخصص آب هستند! رییس رییس شان هم که با دغدغه آب به سازمان محیط زیست وارد شدند! چرا هنوز باید مسئله آب یک بحران جدی باشد؟
به نظر، این متخصصین دغدغه نان شان بیشتر از آب مردم باشد و فعلا که به سازمان حفاظت محیط زیست "آب" بسته اند که بوی تعفن فاضلاب آن تمام مملکت را برداشته است.
نگارنده دلواپس آب اگر برنامه هایی که در خصوص آب ارایه داده اند و یا دارند را چرا اعلام نمی کنند تا ما هم بدانیم؟ شاید ما هم قانع شدیم. ولی با رویه موجود اگر "خدای ناکرده" مثل وضعیت دلار عملکردشان در تمامی مسئولیتهایشان در داخل و خارج سازمان محیط زیست پیگیری شود، باید زودتر از اینها مسئولیت خودشان را رها می کردند و در آنطرف "آب" به خرج کردن "دلارها"یشان می پرداختند!
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
نگارنده به درستی به بحران آب اشاره داشته اند ولی از یاد برده اند که بعنوان یک متخصص آب چه کاری انجام داده اند؟ چه طرح یا پروژه ارزنده ای را با توجه به کسوت استاد تمام بودن دانشگاه تهران در زمینه بهبود وضعیت آب کشور ارایه داده اند؟ ایشان که رییس شان هم متخصص آب هستند! رییس رییس شان هم که با دغدغه آب به سازمان محیط زیست وارد شدند! چرا هنوز باید مسئله آب یک بحران جدی باشد؟
به نظر، این متخصصین دغدغه نان شان بیشتر از آب مردم باشد و فعلا که به سازمان حفاظت محیط زیست "آب" بسته اند که بوی تعفن فاضلاب آن تمام مملکت را برداشته است.
نگارنده دلواپس آب اگر برنامه هایی که در خصوص آب ارایه داده اند و یا دارند را چرا اعلام نمی کنند تا ما هم بدانیم؟ شاید ما هم قانع شدیم. ولی با رویه موجود اگر "خدای ناکرده" مثل وضعیت دلار عملکردشان در تمامی مسئولیتهایشان در داخل و خارج سازمان محیط زیست پیگیری شود، باید زودتر از اینها مسئولیت خودشان را رها می کردند و در آنطرف "آب" به خرج کردن "دلارها"یشان می پرداختند!
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
نگارنده به درستی به بحران آب اشاره داشته اند ولی از یاد برده اند که بعنوان یک متخصص آب چه کاری انجام داده اند؟ چه طرح یا پروژه ارزنده ای را با توجه به کسوت استاد تمام بودن دانشگاه تهران در زمینه بهبود وضعیت آب کشور ارایه داده اند؟ ایشان که رییس شان هم متخصص آب هستند! رییس رییس شان هم که با دغدغه آب به سازمان محیط زیست وارد شدند! چرا هنوز باید مسئله آب یک بحران جدی باشد؟
به نظر، این متخصصین دغدغه نان شان بیشتر از آب مردم باشد و فعلا که به سازمان حفاظت محیط زیست "آب" بسته اند که بوی تعفن فاضلاب آن تمام مملکت را برداشته است.
نگارنده دلواپس آب اگر برنامه هایی که در خصوص آب ارایه داده اند و یا دارند را چرا اعلام نمی کنند تا ما هم بدانیم؟ شاید ما هم قانع شدیم. ولی با رویه موجود اگر "خدای ناکرده" مثل وضعیت دلار عملکردشان در تمامی مسئولیتهایشان در داخل و خارج سازمان محیط زیست پیگیری شود، باید زودتر از اینها مسئولیت خودشان را رها می کردند و در آنطرف "آب" به خرج کردن "دلارها"یشان می پرداختند!
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
نگارنده به درستی به بحران آب اشاره داشته اند ولی از یاد برده اند که بعنوان یک متخصص آب چه کاری انجام داده اند؟ چه طرح یا پروژه ارزنده ای را با توجه به کسوت استاد تمام بودن دانشگاه تهران در زمینه بهبود وضعیت آب کشور ارایه داده اند؟ ایشان که رییس شان هم متخصص آب هستند! رییس رییس شان هم که با دغدغه آب به سازمان محیط زیست وارد شدند! چرا هنوز باید مسئله آب یک بحران جدی باشد؟
به نظر، این متخصصین دغدغه نان شان بیشتر از آب مردم باشد و فعلا که به سازمان حفاظت محیط زیست "آب" بسته اند که بوی تعفن فاضلاب آن تمام مملکت را برداشته است.
نگارنده دلواپس آب اگر برنامه هایی که در خصوص آب ارایه داده اند و یا دارند را چرا اعلام نمی کنند تا ما هم بدانیم؟ شاید ما هم قانع شدیم. ولی با رویه موجود اگر "خدای ناکرده" مثل وضعیت دلار عملکردشان در تمامی مسئولیتهایشان در داخل و خارج سازمان محیط زیست پیگیری شود، باید زودتر از اینها مسئولیت خودشان را رها می کردند و در آنطرف "آب" به خرج کردن "دلارها"یشان می پرداختند!
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد