بسمه تعالی
دل نوشته ای خطاب به رییس محترم آینده سازمان
با سلام و تقدیم احترام
مخاطب این نامه ریاست محترم آتی سازمان حفاظت محیط زیست است. همو که باید پاسبان اصل 50 قانون اساسی و مسوول رساندن کشور به
محیط زیست مطلوب در چهارسال آینده باشد، بدون هیچ پیش بینی از این که چه کسی سکان کشتی محیط زیست کشور را به دست خواهد گرفت که البته قریب به یقین کسی خارج از مجموعه سازمان محیط زیست خواهد بود. و باز البته بدون کمترین احتمال از این که خانم ابتکار پردیسان را در آغاز دولت دوازدهم ترک خواهد کرد.
چرا که حتی اگر ایشان هم برای چهارمین بار بر صندلی ریاست برج سبز پردیسان تکیه کند به گمانم به پشتوانه تجربه چهار سال گذشته مرور مجددی بر مجموعه تحت امر خود خواهد داشت و می تواند علیرغم تمام اشرافی که به مدد حضور 12 ساله اش در سازمان دارد مخاطب این نامه باشد. از این رو مخاطب این نامه بدون هیچ مصداقی ریاست محترم آتی سازمان حفاظت محیط زیست است.
بی مقدمه باید بروم سر اصل مطلب، فرصت زیادی تا شروع دولت دوازدهم و تغییر و تحولات در صدر تا ذیل خیل مدیران نمانده است. در این روزها و لحظات مانند بسیاری از کسانی که گوشه دلی به حال و آینده ایران عزیز بسته دارند نگرانم و این نوشته شاید واگویه ای از این نگرانی هاست، بی هیچ قضاوتی از گذشته های دور و نزدیک سازمان و بی هیچ انگیزه و قصدی برای گرفتن انگشت اتهام به سوی کسی، جایگاهی، دوره ای و حتی روشی صرفا آنچه را که فکر می کنم کمکی هر چند کوچک به برداشتن گامی رو به جلو در شرایطی که تقریبا همگان از صدر مقامات نظام تا مردم کوچه و بازار زخم های عمیق بر پیکر نحیف محیط زیست کشور را احساس می کنند بیان می کنم:
1- قطعا جنابعالی (یا سرکارعالی) به پشتوانه مدد گرفتن از مشاوران و کارشناسان متبحر با دردست داشتن برنامه ای منسجم و شاید متفاوت از روال جاری و گذشته سکان مدیریت را به دست خواهید گرفت. اما مساله محیط زیست در کشور ما درگیر مشکلاتی ساختاری، هویتی و کلان است که راه درازی را برای حل آن ها باید پیمود.
البته قصدم از گفتن این جمله بسته نشان دادن درهای امید نیست. بلکه یادآوری این واقعیت است که بدون در نظر گرفتن این محدودیت های جدی، ارایه برنامه های آرمان گرایانه، غیر از بالا بردن غیر واقعی انتظارات ماحصلی نخواهد داشت. کسی انتظار داشتن
عصای جادویی و معجزه گر برای محیط زیست ایران را ندارد اما با حرکتی هدفمند و با برنامه می توان گام های بلندی را حتی در کوتاه مدت برداشت. محیط زیستی که زخم چند دهه توسعه نامتوازن را بر چهره دارد بی شک نیازمند عزم عمومی و جدی برای نجات خود است.
2- این که در جامعه سیاست زده ایران همه چیز از جمله محیط زیست با سیاست آمیخته شده واقعیتی انکارناپذیر است. این روزها کمتر ابراز نظری را در رسانه ها له یا علیه سازمان و محیط زیست می بینید که از این خطا به دور باشد. متاسفانه بسیاری از فعالین محیط زیست در انتخاب بین علایق سیاسی و زیست محیطی خود، بیشتر هوای سیاست را داشته و دارند تا محیط زیست. بنابراین شما هم احتمالا مورد حمایت بی دریغ عده ای و البته انتقاد بی محابای عده دیگر قرار خواهید داشت.
این فضای رسانه ای فعال و پویا اما معیار قضاوت درستی نخواهد بود. محیط زیست ایران بیمارتر از آن است که با بیم و امید های ژورنالیستی حالش بهتر یا بدتر شود. اما سیاست زدگی تنها آفت فعالیت های رسانه ای و نیز داوطلبانه در حوزه محیط زیست نیست. نگاه فانتزی، غیرواقع گرایانه و گاه روشنفکر مابانه به مشکلات محیط زیست ای بسا باعث جابجایی اولویت ها در ذهن مردم و مسِولین شده و مجموعه ای را از مسیر درست خویش منحرف می نماید.
3- ریاست محترم، شما با سازمانی روبرو هستید که قرار است توسعه شتابان کشور را در مسیر پایدار و موافق محیط زیست قرار دهد ولی خود نتوانسته همپای رقیبانش رشد و توسعه یابد و این خود البته نقض غرض است. سازمانی که از هیچ یک از شاخص های یک سازمان توسعه یافته اعم از راهبردها و استراتژی های عملیاتی، ساختار، اعتبارات، نیرو و تجهیزات، روش ها و فرایندها، نظام اطلاعات و آمار به طور کامل برخوردار نیست. مهم ترین عامل این وضعیت را می توان اول در نوع نگاه دولت ها به طور عام به سازمان و محیط زیست و در رتبه بعد نگاه مدیران ارشد سازمان در مدیریت به بیرون از مجموعه آن جستجو کرد.
توسعه ساختار مدیریت محیط زیست در مجموعه حاکمیت از یک طرف و ارتقا و توسعه سازمان متولی محیط زیست از طرف دیگر از ضرورت های تحول در عرصه محیط زیست کشور است. تکیه و ارتقای توان داخلی سازمان در کنار استفاده از نیروهای خارج سازمانی می تواند به بالندگی و رشد و توسعه سازمانی که متولی محیط زیست کشور است کمک نماید.
4- به نظر می رسد پس از حدود 5 دهه فعالیت شورای عالی محیط زیست ، این نهاد اثرگذار نیازمند تعریف مجدد از طریق اصلاح قوانین مربوطه است. حقیقت آن است که شورایعالی محیط زیست رکن سیاستگزار، برنامه ریز و ناظر بر اجرای آن ها باید باشد و این وظایف سال هاست که در حد تصویب دستورالعمل ها و مناطق و.... محدود مانده و تقریبا در برنامه ریزی برای محیط زیست کشور کمتر ردپایی از شورایعالی محیط زیست دیده می شود. ارتقای ساختار آن از طریق بازتعریف اعضا و ترکیب، و تبدیل آن به شورایی فراقوه ای می تواند نقش پر رنگ تری به آن دهد.
5- ریاست محترم سازمان، جنابعالی (سرکارعالی) در حالی مدیریت محیط زیست کشور را برعهده می گیرند که در سال اول از برنامه ششم توسعه قرار داریم. برنامه ای که به زعم خیلی ها برنامه "آب و محیط زیست" نامگذاری شده است. اما حقیقت امر این است که برخی از کارشناسان برنامه ششم توسعه را حداقل در مقایسه با سه برنامه گذشته،
چه از لحاظ کمیت و چه کیفیت محتوای احکام مرتبط با محیط زیست ضعیف می دانند.
اگر چه برنامه های پیشین نیز علیرغم جامعیت بیشتر و به دلیل ضعف در عملکرد نتایج چندانی نداشتند. یک گزارش ساده از محتوای برنامه ها و البته میزان تحقق آن ها صحت این موضوع را روشن خواهد کرد. پس برای جذب منابع و اعتبارات و اجرای برنامه هایتان نمی توانید امید زیادی به آن داشته باشید و باید که طرحی نو در اندازید.
6- در قوانین بالادستی و مقررات و برنامه ها انبوهی از فعالیت های اجرایی اعم از حفاظت و پایش و مدیریت وجود دارند که متولی مستقیم آن ها منحصرا سازمان حفاظت محیط زیست است و البته نیازمند امکانات و اعتبارات مناسب خود. احتمالا جنابعالی (سرکارعالی) در بدو ورود به سازمان با تناقض آشکاری در وظایف اجرایی سازمان و توزیع اعتبارات هرچند بسیار اندک آن روبرو خواهید شد که ریشه در تغییر تدریجی در رویکرد برنامه ریزی سازمان در سه دهه گذشته دارد.
به عنوان مثال در حالی که در اقصی نقاط کشور برای تامین امکانات نیروهای اجرایی مشکلات جدی وجود دارد اعتبارات کلانی صرف مطالعاتی می شود که معمولا نتیجه قابل ملموسی در حل مشکلات کشور هم ندارند. تغییر این رویکرد البته یک شبه امکان پذیر نیست. ولی باور این که سازمان به عنوان یک دستگاه حاکمیتی برای ایفای نقش نظارتی و مدیریتی خود در عرصه ها نیاز به توان اجرایی قوی دارد نقطه شروع این تغییر خواهد بود.
7- متاسفانه و یا خوشبختانه به دلیل تغییرات مدیریتی متعدد در سطوح میانی و پایه در سازمان در طول سالیان، با خیل مدیرانی روبرو خواهید بود که هر کدام در برهه ای در سازمان کسب تجربه کرده اند و پس از آن سازمان را ترک کرده اند و صد افسوس که هرگز ساختاری نظام مند برای استفاده از این تجربه های گرانبها، در سازمان ایجاد نشده وای بسا تجربه های شکست خورده که به دلیل عدم اطلاع مدیران جدید بارها تکرار شده اند و یا تجربه های موفقی که با تغییر مدیران به بوته فراموشی سپرده شده اند. خوشبختانه دبیرخانه شورای عالی محیط زیست این ظرفیت را داراست که با ایجاد سازوکاری نظام مند در قالب کمیته های مشورتی از این پتانسیل بالقوه استفاده نمود.
8- احتمالا کتاب خاطرات اسکندر فیروز را مطالعه کرده اید. این کتاب ترسیم خوبی از فضای کار و مدیریت محیط زیست ارایه می کند، اما تقاضای عاجزانه دارم که در کنار آن، کتاب ارزشمند خاطرات منتشر نشده مرحوم دکتر محمد باقر صدوق را مطالعه فرمایید. حتم دارم زوایای ناگفته ای از مدیریت محیط زیست را در آن خواهید یافت که در هیچ مقالی نمی گنجد.(اگر سرکار خانم ابتکار نیز جزو مخاطبان نامه نبودند حتما کتاب خوشه های شهریور را نیز سفارش می نمودم)
ریاست محترم سازمان احتمالا همچون دوره های پیش با استقبال گرم و مثال زدنی کارکنان و مدیران و کارشناسان و فعالین محیط زیست پا به پردیسان خواهید گذاشت. استقبال گرمی که می تواند شما را به داشتن نیروهای پرشمار طرفدار در داخل و بیرون سازمان دلگرم کند. نیروهایی که می توانند نقش بی بدیلی در پیشبرد برنامه ها و اهداف شما داشته باشند. ذکر این خاطره خالی از لطف نیست که در یکی از جلسات معارفه همکار عزیزی خطاب به مهمان جدید پردیسان گفت: "امیدوارم روزی که سازمان را نیز ترک می کنید همین گونه مورد تشویق قرار بگیرید."
با تجدید احترام و آرزوی توفیق و نصرت الهی
* مدیر کل اسبق دفتر ریاست دبیرسابق شورای مدیران ستادی
رییس جدید
قربانت بشوم
ما هم هستیم
رییس جدید
قربانت بشوم
ما هم هستیم